عوامل مؤثر بر دلبستگی ایمن
پژوهشگران پنج عامل تأثیرگذار مهم را معرفی کردهاند که میتوانند بر ایمنی دلبستگی تأثیر بگذارند.
• فرصت برقرار کردن رابطه نزدیک:
در صورتی که یک بچه فرصت برقراری رابطه عاطفی با والد را نداشته باشد چه پیش میآید؟ مطالعاتی که در مورد نوباوگان پرورشگاهی انجام شده نشان میدهد که این نوباوگان به رغم رفتار شاد و معاشرتی قبل از جدایی، پس از جدایی با گریه کردن، کنارهگیری از محیط، کاهش وزن و مشکل درخواب واکنش نشان دادند.
زمانی که این کودکان به فرزندی پذیرفته شدند بسیاری از آنها توانستند با والد خواندههایشان پیوند عمیقی برقرار کنند و این نشان میدهد که اولین پیوند دلبستگی میتواند در اواخر ۴ تا ۶ سالگی ایجاد شود. اما این بچهها در دوره کودکی و نوجوانی مشکلات عاطفی و اجتماعی زیادی مانند تمایل زیاد به جلب توجه بزرگسالان، صمیمیت افراطی نسبت به بزرگسالان ناآشنا و ضعف در رفاقت نشان دادند.
• کیفیت پرستاری:
پاسخدهی بیدرنگ، منظم و مناسب مادران به علایم نوباوگان و نگهداری محبتآمیز آنها، با ایمنی دلبستگی ارتباط دارد. نوباوگان دلبسته ناایمن مادرانی دارند که تماس جسمانی را دوست ندارند، به طور نامناسبی با آنها برخورد میکنند، به صورت یکنواخت و گاهی منفی، رنجیده و طرد کننده با آنها برخورد میکنند.
نوباوگان دلبسته اجتنابی در مقایسه با نوباوگان دلبسته ایمن از پرستاری بیش ازحد تحریک کننده و مزاحم برخوردارند. برای مثال، مادر آنها ممکن است زمانی که آنها به خواب رفتهاند و یا سرگرم کار دیگری میباشند، با تمام نیرو با آنها حرف بزند. به نظر میرسد این نوباوگان با دوری کردن از مادر از تعامل خسته کننده میگریزند.
نوباوگان مقاوم، معمولاً پرستاری بیثبات را تجربه میکنند. مادر آنها نسبت به علایم بچه بیاعتنا است. اما وقتی بچه شروع به کاوش میکند، آنها با منحرف کردن توجه او به سمت خودشان در کاوش وی مداخلی میکنند. در نتیجه، این بچهها بیش از حد وابستهاند و از درگیر شدن مادر عصبانی میشوند. بدرفتاری با کودکان و بیتوجهی به آنها با هر سه نوع الگوی دلبستگی ناایمن ارتباط دارد.
• ویژگیهای کودک:
چون، دلبستگی، حاصل رابطهای دو نفره است. ویژگیهای نوباوه میتواند بر سهولت برقراری ارتباط تأثیر گذارد. عواملی نظیر زودرس، عوارض زایمان و بیماری نوزاد، پرستاری را برای والدین سختتر میکنند. چنانچه والدین برای پرستاری از نوباوهای که نیازهای خاصی دارد وقت و تحمل کافی داشته باشند و فرزند آنها دچار بیماری خاص و شدیدی نباشد، رشد دلبستگی را بخوبی پشت سر میگذارند.
• شرایط خانوادگی:
الگوهای واقعی درونی، خاطرات بازسازی شدهای هستند که عوامل متعددی از جمله تجربیات رابطه در روند زندگی، شخصیت و رضایت فعلی از زندگی بر آن تأثیر میگذارند. در نتیجه بزرگسالانی که پرورش ناخوشایندی داشتهاند محکوم نیستند که والدین بیعاطفهای شوند بلکه نحوهای که والدین کودکی خود را در نظر میگیرند، توانایی آنها در گنجاندن جدید در الگوهای واقعی درونیشان، کنار آمدن با رویدادهای ناگوار زندگی و فکر کردن به والدینشان به صورت محبتآمیز و با گذشت، بر نحوهای که فرزندان خود را بار میآورند تأثیر به مراتب زیادی دارد.
• خلق و خوی کودک:
همه روانشناسان در این نکته توافق دارند که پاسخدهی مراقب به کودک، عامل اصلی تکوین رفتارهای دلبستگی در کودک است. در این مورد آنان توجه خود را معطوف به خلق و خوی فطری کودک کردهاند. (کیگین، ۱۹۸۴؛ کامپوس و همکاران، ۱۹۸۳). برای مثال خلق و خویی که بعضی از شیرخوارگان را در گروه ملایم قرار میدهد شاید در عین حال سبب شود آنها به میزان بیشتری از دلبستگی ایمن برخوردار باشند تا کودکانی که خلق و خوی آنها از نوع دشوار است. در واقع پاسخ والد به کودک غالباً تابعی از رفتار خود کودک است. برای مثال مادران کودکان دشوار، وقت کمتری صرف بازی با آنها میکنند. (گرین، فاکس و لوویس، ۱۹۸۳). الگوهای دلبستگی ممکن است منعکس کننده تعامل بین خلق و خوی کودک و پاسخدهی والدین باشد.
• پدرها:
مراقبت توام با عاطفه پدرها از کودک مانند مادرها موجب دلبستگی ایمن میشود و هرچه پدرها وقت بیشتری با بچهها سپری کنند، این تاثیر نیرومندتر میشود. مادرها وقت بیشتری صرف مراقبت جسمانی و ابراز محبت میکنند.
پدرها زمان بیشتری را صرف بازی بچه میکنند. علاوه بر این، پدرها و مادرها به شیوههای متفاوتی با بچهها بازی میکنند. مادرها بیشتر از اسباببازی استفاده میکنند، با نوباوگان حرف میزنند و به بازیهایی نظیر دالی موشه میپردازند. در مقابل، پدرها به ویژه با پسرها به بازیهای هیجانانگیزتر و پر جنبوجوش، میپردازند. با این حال، این تصویر از «مادر به عنوان پرستار و پدر به عنوان همبازی» به علت تغییر در وضع شغلی زنان در برخی خانوادهها تغییر کرده است.
مادران شاغل، بیشتر از مادران خانهدار به تحریک و نشاط فرزندان خود میپردازند و شوهران آنها تا اندازهای بیشتر به پرستاری مشغول هستند. وقتی پدرها مراقبت کننده اصلی باشند، سبک بسیار برانگیزنده بازی کردن خود را حفظ میکنند. این پدرها کمتر به عقاید قالبی نقش جنسی پایبند هستند، شخصیت دوستانه و همدلانهای دارند و پدری کردن را تجربه با ارزشی میدانند.
6 دیدگاه ها
ممنون عالی بود مثل همیشه …..
تشکر
سلام
مطلب به نظر من کمی سنگین و علمی امد به طور مثال دلبسته اجتنابی و ایمن چه علایم و تفاوت هایی دارند
ممنون از نظری که دادین در مطالب بعدی این مبحث بیشتر توضیح داده می شه
وای خیلی خوبه ساییتون
سلام تشکر از بازخورد مثبتتون