rTMS/ TMS یا تحریک مغناطیس مغز چیست؟
تاریخچه:
۱۸۳۱: فارادی قانون القای دو جانبه را کشف نمود. طبق این قانون بین انرژی الکتریکی و میدانهای مغناطیسی رابطه دو سویه وجود دارد. به عبارتی انرژی الکتریکی میتواند میدان مغناطیسی تولید کند و میدان های مغناطیسی نیز میتوانند انرژی الکتریکی ایجاد نمایند.
۱۸۹۶: دیآرسونوال بر روی سر یکی از شاگردان خود سیمپیچ مغناطیسی قرار داد. آنها ‘هالههای نورانی را مشاهده کردند و دچار سرگیجه و بیحالی شدند.
۱۹۰۲: محققان در وین، یک بیمار افسرده را از طریق قرار دادن یک سیمپیچ الکترومغناطیسی که می توانست لرزشهایی در جمجمه وی ایجاد نماینددرمان کردند. این تحقیق شکل اولیهای از آنچه که امروز در rTMS به کار میرود محسوب میشود اما این میدانهای مغناطیسی دارای شدت قوی یا فرکانس نبودند.
۱۹۶۵: اولین تحریک مغناطیسی عصب انسان توسط بیکفورد و فرمینگ صورت گرفت.
اواسط دهه ۱۹۸۰: آنتونی بارکر در دانشگاه شفیلد انگلستان اولین دستگاه مدرن و مؤثر TMS را ساخت. این ابزار به عنوان یک ابزار عصب تشخیصی طراحی شده بود، با این ابزار محققان میتوانستند با قرار دادن سیمپیچ بر روی نقاطی که دست و پا را کنترلمیکند، آنها را به حرکت درآورند. همچنین از آن برای مطالعه رشتههای عصبی و ایجاد یک نقشه کارکردی در مغز استفاده میکردند. ماهیت بدون درد و غیرتهاجمی بودن این روش به محققان این امکان را میداد که با بررسی نواحی مختلف مغزی به مطالعه حافظه، سیستم دیداری و کنترل ماهیچهای پی ببرند.
۱۹۹۰: اولین مطالعه TMS در زمینه افسردگی انجام شد. هافلیچ و همکاران دریافنتد که TMS بر روی ناحیه مرکزی سر میتواند اثرات ضد افسردگی ایجاد کند. اولین کاربرد TMS در مصارف تشخیصی برای MS و اختلال نورون حرکتی صورت گرفت.
۲۰۰۲: rTMS توسط وزارت بهداشت کانادا برای مصارف درمانی تأیید شد.
تا کنون: مطالعات rTMS بالغ بر ۲۰ سال است که در سطح دنیا در حال انجام است. اخیراً rTMS به منظور بررسی مؤلفههای حسی و شناخت پردازش قشری مغز مورد استفاده قرار گرفته است. مطالعات کنونی نشان میدهد که rTMS می تواند به عنوان ابزار ارزشمند برای بسیاری از اختلالات علاوه بر افسردگی باشد، چرا که بخاطر قابلیت منحصر بفرد آن می توان بصورت انتخابی بخش های مختلفی از مغز را بازداری یا تحریک نمود. پیدایش این تکنولوژی نمونه ای از اختراعی بسیار مهم را در حوزه عصب روانپزشکی ظرف ۵۰ سال گذشته است
تحریک مغناطیسی مغز (rTMS) روشی است که در آن فعالیت الکتریکی در مغز تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی قرار میگیرد. میدان مغناطیسی از طریق جریان پالسهایی که توسط یک سیمپیچ ۸ شکل ایجاد میشود، از سر عبور می کند. این سیمپیچ که رویه آن پلاستیکی است بصورت مستقیم بر روی پوست سر گذاشته میشود و از این طریق میدان مغناطیسی میتواند نواحی خاصی از قشر مغز را تحریک کند. میدان مغناطیسی که توسط rTMS ایجاد میشود بدون درد و بصورت کاملاً ایمن از سطح پوست و جمجمه میگذرد و باعث ایجاد جریانی در سلولهای عصبی مغز میشود. بخاطر اینکه میدانهای مغناطیسی در یک فواصل منظم ارائه میشوند، آن را TMS تکراری یا rTMS مینامند. نواحی مغز که توسط rTMS برای هر اختلال مورد تحریک قرار میگیرند در زیر توضیح داده میشود.’
|
|
در این درمان، بسیاری از مؤلفهها rTMS تحت عنوان «پارامترهای تحریک» میتوانند تغییر کنند. قابلیت تغییر این پارامتر ها است که این شیوه را به یک ابزار درمانی فوقالعاده ارزشمند تبدیل نموده است. پارامترهای تحریک عبارتند از:
• تعداد تحریک
• شدت تحریک
• فرکانس تحریک (بالا در مقابل فرکانس پائین)
• طول فواصل بین تحریکها
• نواحی مورد تحریک در مغز این امر به این معناست که rTMS میتواند برای هر بیمار اختصاصی اعمال گردد.
همچنین rTMS دارای این قابلیت است که بسته به نوع بیماری یا اختلال اثرات اختصاصی بازدارنده یا تحریکی بر آن ناحیه از مغز بگذارد.
|
مزایای rTMS درمانی
• اثردهی قابل توجه (با توجه به نتایج پژوهش های بالینی ، تأثیر درمان rTMS همانند دارودرمانی و ECT بوده است).
• بدون عوارض جانبی یا حداقل با عوارض جانبی کمتر (از متداولترین عوارض جانبی می توان به یک سردرد خفیف اشاره نمود).
• به وجود آمدن اثرات درمانی سریع.
• انجام این نوع درمان بدون درد است.
•این درمان غیرتهاجمی است.
• در خلال درمان هیچ بیهوشی لازم نیست.
• درمان به صورت سرپایی است.
• تأثیربخشی و درمان رضایت بخش عمدتاً در ۲ تا ۴ هفته درمانی حاصل میشود.
• امکان اثردهی درمانی برای افراد مقاوم به درمان.
• افرادی نیز که به درمان rTMS پاسخ نداده اند، معمولاً یک کاهش ۱۵% در علایم افسردگیشان دیده میشود.
• تأثیرات قابل توجه در درمان MDD و نیز اختلالات دو قطبی.
• پارامترهای درمان برای هر بیمار متفاوت است و پروتکلهای درمانی براساس تشخیص خاص فرد بیمار انجام میشود.
• بیماران در خلال درمان از طریق rTMS ، با استفاده از مقیاسهای افسردگی و اضطراب از میزان پیشرفتشان آگاه میگردند.
بهطور کلی، همانند هر درمان دیگر، میزان اثر بخشی این درمان نیز میان افراد متفاوت است. پیامدهای درمانی ، با توجه به مشاهده بیمار قبل از فرایند درمانی، نتیجه QEEG، شدت افسردگی، سابقه پزشکی و انتظارات فرد از درمان قابل پیش بینی خواهد بود.
اثربخشی فوقالعاده (بر اساس نتایج بالینی به دست آمده از پژوهشها)
• بدون عوارض جانبی یا عوارض بسیار اندک
• آغاز سریع تأثیرات درمانی (عمدتاً ۵/۱ هفته بعد)
• بدون درد
• غیرتهاجمی
• بدون نیاز به داروی بیهوشی
• فرایند سرپایی
• مراجع نیاز به قطع درمان دارویی برای شروع rTMS ندارد
عمدتاً، نتایج پس از دو هفته از شروع درمان rTMS آغاز میگردد.
• اکثراً مراجعان از تأثیرات درمانی خود پس از هفته دوم مطلع می شوند (بعد از جلسه ۱۴ تا جلسه ۲۰)
• افرادی که دیرتر پاسخ میدهند ممکن است پس از هفته سوم کاهش معناداری در علایمشان احساس نمایند. پاسخ دادن هفته سوم ممکن است باعث طول کشیدن برای ایجاد اثربخشی درمان باشد و متعاقباً زمان درمان را قبل از درمان نگهدارنده طولانی نماید.
• در بین درمان و پس از آن (دوره پیگیری)، لازم است مراجع به طور مستمر مورد سنجش واقع شود.مراجع از میزان پیشرفت خود توسط تستهای معتبر روانشناختی مطلع می شود
عمدتاً درمان rTMS شامل دو مرحله درمانی است: ۱. مرحله فعال که مشتمل بر ۳۰ – ۲۰ جلسه درمانی که ۲ الی ۳ هفته به طول میانجامد.
۲. درمان نگهدارنده که هر ۱۲ – ۵ ماه بسته به وضعیت درمان انجام میشود.
یک متخصص آموزش دیده در مورد بیمار با وی وخانواده صحبت میکند و بر اساس جلسات درمانی فعال درمان نگهدارنده را تعیین میکند.
منبع : http://atiehclinic.com
1 دیدگاه
چه روش جالبی, قابل توجه بود, ممنون